Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-09@08:01:38 GMT

آن مشورت‌خواهی رییسی و این عملکرد!

تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۹۲۶۰۷

آن مشورت‌خواهی رییسی و این عملکرد!

احمد زیدآبادی در هم‌میهن نوشت: دو سال پیش، سیدابراهیم رئیسی تازه در ساختمان پاستور مستقر شده بود که با شماره‌ای ناشناس از دفترش با من تماس گرفتند و برای کمک به نحوۀ کار دولت او، تقاضای مشورت کردند. این تماس غافلگیرکننده بود. از خود پرسیدم؛ چه اتفاقی رخ داده است که اعضای دفتر رئیس دولت جدید، به مشورت من نیاز پیدا کرده‌اند؟

تنها پاسخی که به ذهنم خطور کرد این بود که لابد می‌خواهند فضا را تلطیف و مسیری تازه به آینده باز کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این بود که موضوع را رسانه‌ای کردم و برای ارائۀ مشورت، بخل و خسّتی به خرج ندادم.

رسانه‌ای کردن ماجرا بازتابی وسیع و غیرقابل انتظار داشت. واکنش افراد به آن، مخلوطی از تشویق و سرزنش بود. سرزنش‌کنندگان اصلِ درخواست را نوعی «عملیات فریب» به قصد بهبود وجهۀ دولت جدید می‌دانستند و مشخصاً به من خرده می‌گرفتند که چرا با پاسخ مثبت به آن، خام‌طبعانه و ساده‌لوحانه خود را به دام آن‌ها انداخته‌ام. من به این بخش از سرزنش‌ها، هیچ‌گاه پاسخ ندادم چراکه اندیشیدم، اگر هم قصد فریبی در کار بوده باشد، از آن نوعی نیست که قابل پنهان کردن در پشت ابر باشد و واقعیت ماجرا دیر یا زود روشن خواهد شد. اضافه بر این، در تاریخ و قصص هم نیامده است که کسی از ارائۀ توصیه و پیشنهاد به منظور بهبود وضع کشور به صاحب منصب یا مقامی، اظهار ندامت و پشیمانی کرده باشد، چراکه اصولاً توصیۀ صحیح و مشورت دلسوزانه، نه به جایی آسیب می‌زند و نه هزینه و خرج خاصی دارد! برای همین نیز آنچه در تاریخ هست، اظهار ندامت و پشیمانی از عدم ارائۀ این نوع پیشنهاد‌ها و توصیه‌ها و مشورت‌ها در مواقع ضروری بوده است.

خلاصه، در مکتوبی که نوشتم و به دفتر آقای رئیسی فرستادم، کوشیدم تا نگاه خود را از افق آیندۀ کشور به آن‌ها منتقل کنم. با لحنی بسیار روشن و قاطع به آنان گوشزد کردم که وقت و فرصت چندانی پیش رو ندارند و به‌زودی مشکلات به‌خصوص مشکلات اقتصادی چونان بهمنی ویرانگر بر سرشان آوار خواهد شد.

توضیح دادم که حل معضلات ساختاری اقتصاد کشور حتی اگر برنامه‌ای علمی و کارشناسی برای آن در دست باشد، موضوعی زمان‌بر است، اما تاب مردم در این مورد حدی دارد. بنابراین، برای آنکه تاب‌آوری مردم در زمینۀ اقتصادی از دست نرود، در کنار سیاست‌های بلندمدت، لازم است دولت بدون اتلاف وقت، چند ابتکار کوتاه‌مدت را به سرانجام برساند تا تاب‌آوری جامعه را برای حل تدریجی معضلات اقتصادی به‌دست آورد.

ابتکاراتی که دولت را به انجام فوری آن ترغیب کردم به نظرم بهتر است از زبان خود نامه نقل شود:

«پیش از پرداختن به این مشکلات و راه‌حل آنها، اما یک اقدام برای شما بی‌نهایت عاجل و از نان شب واجب‌تر است. من نمی‌دانم رئیس‌جمهور در ایران از چه کانال‌ها و با چه نوع نظاماتی از اخبار داخلی و منطقه‌ای و خارجی اطلاع پیدا می‌کند، اما این را می‌دانم که این نظام اطلاع‌رسانی در سطوح مختلف تصمیم‌گیری کشور سخت معیوب است و خبر‌های ضعیف و ناموثق به‌عنوان اخبار دقیق و صحیح به بالا راه پیدا می‌کند و منشأ اظهارنظر و احیاناً تصمیم‌گیری نادرست می‌شود.

روزانه میلیون‌ها خبر در رسانه‌های جهان تولید می‌شود که مانند اخبار رسیده از پیشینیان، صحت و سقم یکسانی ندارند و اگر تیمی حرفه‌ای و با تجربه و امانتدار و صادق و بی‌طرف برای دروازه‌بانی این خبر‌ها در اختیار نباشد، خبر‌های کذب به‌راحتی به مسئولان منتقل می‌شود و زمینۀ تحلیل اشتباه و تصمیم غلط را فراهم می‌کند. برای مثال، رسانه‌های کشور خودمان سرشار از این نوع خبر‌های بی‌اعتبار است که اعتماد به آن‌ها موجب پاشیدن خاکستر به چشمان خود می‌شود. از این رو، ضروری‌ترین کار برای شما اصلاح و سامان دادن به دستگاه اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری است. بدون این، هیچ امر دیگری قابل اصلاح نیست.

اضافه بر این، شما خود بهتر از من می‌دانید که تبلیغات رسانه‌ای جهانی علیه شماست. ابزار شما در این زمینه، عمدتاً صداوسیماست که نزد آن قشری که جلب اعتمادش مورد نیاز دولت شماست، اعتبار سیاسی‌اش را از دست داده و در واقع به ضدتبلیغ تبدیل شده است. نمی‌دانم تغییر و تحول مثبت در این نهاد عریض و طویل تا چه اندازه در اختیار شماست، اما اگر هم در اختیارتان باشد، اعادۀ اعتماد عمومی به این دستگاه، روندی بسیار تدریجی دارد و بنابراین، اگر شما برای خنثی‌سازی فضای منفی تبلیغاتی دست به اقدامی فوری نزنید، بازی تبلیغاتی را خواهید باخت و پس از باخت در این زمینه، دیگر با هزاران کار مفید هم نمی‌توان قد راست کرد. این دلیل دیگری بر ضرورتِ ارائۀ ابتکاراتی در جهتِ حل مشکلات دسته دومِ مذکور است. کار درست را باید در زمان درست انجام داد و زمان درست برای شما در این مورد نیز همین روز‌ها و ماه‌های پیش روست.

به نظرم یکی از ضروری‌ترین کار‌ها برای شما درخواست عفو عمومی از رهبری برای آزادسازی زندانیان است که می‌توان قاتلان و سارقان و مفسدان عمده را از شمول آن مستثنی کرد. اهمیت این مسئله در درجۀ نخست، آزادی زندانیان سیاسی و امنیتی است که بخش اعظم تبلیغات علیه دولت شما و کل نظام را یکجا خنثی می‌کند. واقعیت این است که مجموع زندانیان سیاسی و امنیتی کشور شاید به صد نفر نرسد. این صد نفر هم افرادی کم و بیش شبیه دیگر افرادی هستند که در جامعه آزاد و به‌صورت‌های مختلف مشغول فعالیت‌اند بدون آنکه گزندی به امنیت جامعه یا حتی نظام سیاسی وارد شود. در حقیقت، تداوم حبس این افراد جز ضرر و زیان برای کشور و ایجاد سوژه برای دستگاه‌های تبلیغاتی مخالفان، هیچ عایدی دیگری ندارد.

تجربۀ شخصی من می‌گوید که این نوع حبس‌ها عمدتاً زیر سر بخش‌های کوچکتر سیستم است که به دلایل مختلف، درکی از منافع عمومی کشور ندارند و خود را درگیر منازعات و کینه‌های شخصی با برخی از فعالان خاص می‌کنند. از این رو آزادی آن‌ها بدون تردید فضای مثبت پرسروصدایی ایجاد می‌کند و در ایجاد امید در سطح بزرگی از جامعه به‌خصوص نیرو‌های سیاسی بسیار مؤثر است و هیچ نوع پیامد منفی امنیتی و غیرامنیتی هم ندارد. این اقدام می‌تواند با رفع حصر رسمی از آقای کروبی و مهندس موسوی و همسرش همراه شود. می‌دانم که شرایط حصر تسهیل شده، اما لازم است آخرین بند‌های آن نیز گشوده شود. در واقع دیگر هیچ توجیهی برای تداوم این حصر وجود ندارد و رفع محدودیت این افراد می‌تواند در تلطیف فضا و آرامش خاطر اصلاح‌طلبان به‌خصوص قشرجوان‌تر آن‌ها بسیار مؤثر باشد.

موضوع دوم اینترنت است که برخی از اقشار اجتماعی نسبت به محدود کردن آن در دورۀ ریاست‌جمهوری شما تا سرحد وحشت نگران شده‌اند و با توجه به اقدام مجلس، با هیچ زبانی نمی‌توان این وحشت را در بین آن‌ها فرو نشاند. به نظرم لازم است به صراحت اعلام کنید که در پی فیلتر اپلی‌کیشن‌های موجود نیستید و حتی اگر یکی از انواع فیلترشدۀ آن را رفع فیلتر کنید، بسیار هیجان‌انگیز و امیدبخش می‌شود.

مسئلۀ سوم، آزادی‌های اجتماعی و به‌ویژه موضوع حجاب است. واقعیت این است که تبلیغات رقبای داخلی و مخالفان خارجی شما در مورد برنامه‌تان برای دیوارکشی در خیابان‌ها، نزد جماعتی از مردم به‌نحوی مؤثر افتاده است و برخی از تشدید اوضاع اظهار ترس و نگرانی می‌کنند. رفع این نگرانی هم آسان و بی‌هزینه است. می‌توانید مثل دوران تبلیغات انتخاباتی اعلام کنید که کارکرد «گشت ارشاد» تغییر پیدا کرده و قرار نیست مزاحم خانم‌ها شود. اگر موضعی هم علیه پیام اخطارآمیز به سرنشینان خودرو‌ها گرفته شود، در رفع تنش‌های روحی قشر بزرگی از جامعه بسیار اثرگذار است.

مسئلۀ چهارم، بحث آزادی بیان است. آنطور که من می‌فهمم کلیت نظام سیاسی، با آزادی بیان تا حدی کنار آمده و در حال حاضر هم تحمل دستگاه‌های حاکم نسبت به گذشته در برابر این موضوع بالاتر رفته است. با این همه، کسانی که در نقد اوضاع قلم می‌زنند یا سخن می‌گویند نسبت به امنیت خود هیچ‌گونه اطمینانی ندارند. بنابراین، ضروری است که تصریح شود نظام جمهوری اسلامی اصل آزادی بیان را پذیرفته و اصحاب قلم و سخن هیچ‌گونه نگرانی نسبت به عواقب انتقادات سیاسی خود ندارند.

مسئلۀ پنجم، شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور است. این شبکه‌ها در هر حال وجود دارند و اعمال فشار علیه کارکنان آن‌ها فقط سبب افزایش کینۀ آنان به نظام سیاسی می‌شود. سیاست اعمال فشار از طریق تهیۀ فهرست سیاه و ممنوع‌المعامله کردن کارکنان آنان کاملاً اثر عکس دارد. راه تعدیل تبلیغات آن‌ها اجازه دادن به نیرو‌های حرفه‌ای و بی‌طرف داخل کشور برای مصاحبه با آنان است. در حال حاضر فقط مخالفان سرسخت نظام با این شبکه‌ها مصاحبه می‌کنند و در مقابل بسیاری از نیرو‌های منتقدِ معتدل و یا حتی هواداران نظام به دلیل اینکه مصاحبه با این شبکه‌ها عملاً ممنوع اعلام شده است، امکان مشارکت در بحث‌های آن شبکه‌ها را ندارند و بدین علت، بحث‌ها عموماً یک‌طرفه و نامتوازن پیش می‌رود. این خود در واقع سبب واگذاری زمین تبلیغات به طرف مقابل شده است که نیازمند بازنگری است.

مسئلۀ ششم، ارتباطات عمومی شماست. متأسفانه در جمهوری اسلامی گویی مسئولان صرفاً نمایندۀ طیف حزب‌اللهی جامعه و با بقیۀ مردم بیگانه‌اند. حتی آقای خاتمی و آقای روحانی هم از دیدار با نیرو‌های منتقد هراسناک بودند. شما می‌توانید این تابوی ضدملی را بشکنید و با اقشار و نخبگان مختلف جامعه بدون گزینش‌های عقیدتی و سیاسی دیدار کنید تا این ماجرا به‌صورت امری عادی درآید و مثلاً درخواست شما برای دریافت پیشنهادات و انتقادات برخی از صاحب‌نظران به موضوعی محیرالعقول تبدیل نشود!

در همین زمینه مساعدت به بازگشت ایرانیان خارج از کشور و به‌خصوص هنرپیشگان و خوانندگانی که سن آن‌ها بالا رفته و در حسرت دیدار وطن به سر می‌برند، بسیار راهگشات.

مسئلۀ هفتم، سربازی اجباری است. سربازی در ایران به واقع به صورت معضلی لاینحل برای بسیاری از خانواده‌ها درآمده است. بیشتر مردم به سربازی به‌عنوان دورانی از اتلاف وقت و بیگاری و عقده‌مند شدن فرزندان خود می‌نگرند. به نظرم حل این مشکل آسان است. می‌توان سه‌ماهۀ آموزش را برای عموم جوانان الزامی کرد، اما ادامۀ آن را به صورت داوطلبانه درآورد بدین نحو که هر کس مایل به عدم خدمت وظیفه بود مثلاً تا ده سال ماهیانه مبلغ مشخصی را به صندوق ویژه‌ای واریز کند و آنکه داوطلب بود با دریافت حقوق مکفی ماهیانه از همین منبع، عضو رسمی نیرو‌های مسلح شود. با این فرمول، هم نیروی انسانی نیرو‌های مسلح تأمین می‌شود و هم بسیاری از جوانان شغل دائمی پیدا می‌کنند. تا آنجا که من اطلاع دارم در همین چند ماه اخیر که حقوق سربازان وظیفه بالا رفته شمار جوانانی که حاضر به خدمت شده‌اند به‌طور چشمگیری افزایش یافته است. قاعدتاً اگر این حقوق تا حد کفایتِ زندگی بالا رود، تعداد داوطلبان حتی بیش از نیاز خواهد شد. در حقیقت حل مشکل سربازی بدین صورت، بار گرانی را از دوش خانواده‌های دارای فرزند پسر برمی‌دارد و آن‌ها را نسبت به روند اوضاع خوش‌بین می‌کند.

مسئلۀ هشتم نیز ترکیب کابینه است. محدودیت‌های شما در این مورد قابل درک است، اما به نظرم به هیچ‌وجه از وزیران فرهنگی و سیاسی دولت آقای احمدی‌نژاد در وزارتخانه‌هایی مثل علوم و ارشاد و کشور استفاده نکنید که یادآور دورانی بدخاطره‌اند.

به نظرم در وزارت کار، حفظ آقای میدری ضروری است. استفاده از وزیران سنی مذهب و زن و چند وزیر اصلاح‌طلب کارآمد هم فراجناحی بودن کابینه را به چشم می‌آورد.

پیشنهاداتی که تاکنون مطرح کردم هیچ هزینه‌ای برای شما ندارد. انجامش آسان است، اما حاصل بسیاری در پی دارد. علاوه بر افق‌گشایی و امید، فضای منفی حاکم بر جامعه را به‌طور چشمگیری تغییر می‌دهد.»

حالا بعد از دو سال از تاریخ تحریر و ارسال این مکتوب، برای هر ناظر بی‌طرفی روشن است که دولت آقای رئیسی به این توصیه‌ها تا چه اندازه عمل کرده است! طبعاً من انتظار عمل به تمام این توصیه‌ها را نداشتم، اما حرکت در جهت معکوس آن‌ها دیگر چرا؟

آیا واقعاً تیم آقای رئیسی مقصودشان این بود که نظرات مشورتی مرا بگیرند و در جهت عکس آن عمل کنند؟

اگر پاسخ همین یک پرسش را در ازای وقت صرف‌شده برای فکر کردن و نوشتن آن دو نامه بدهند، لااقل از میزان ناخوشایندی ماجرا کاسته خواهد شد!

منبع: فرارو

کلیدواژه: عملکرد دولت رئیسی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل برای شما خواهد شد شبکه ها خبر ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۹۲۶۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا بعضی از چهره های سیاسی کشور ، استفاده از سلاح هسته ای را مطرح می کنند؟

به گزارش خبرآنلاین، مصطفی هاشمی طبا در روزنامه شرق نوشت: من در عجبم چگونه یک نماینده مجلس که هنرش واردکردن تهمت و افتراست، ناگهان از بزرگ‌ترین تصمیم عملی فنی و سیاسی در ایران به مثابه «کن فیکون» سخن می‌گوید و آن‌که مشهور به اقتصاددانی است، ناگهان در نقش یک ژئوپولیتیسین ظاهر می‌شود و تلاش‌های حاکمیت در ایران برای مخالفت و مبارزه با کشتار جمعی را که صبغه مذهبی هم دارد، نادیده می‌گیرد و هدف هسته‌ای ایران را از زمان تأسیس تاکنون، برعکس سیاست‌های اعلام‌شده و رفتاری، دسترسی به سلاح هسته‌ای اعلام می‌کند. یعنی حرکت اجرائی ایران همانی بوده که سردمداران غرب گفته‌اند و آژانس انرژی اتمی جهانی نگران آن بوده و مسئولان ما به هر دلیل خلاف آن نظر داده‌اند و به همین دلیل آنان حرف مسئولان ما را دروغ پنداشته و به راستی‌آزمایی دست زده‌اند.

البته اعتراف می‌کنم که به خاطر دسترسی‌نداشتن به اطلاعات محرمانه و سرّی در جهل مرکب به سر می‌برم و این را هم قبلا نوشته بودم که سلسله نفهمیدن‌های حقیر و امثال حقیر درباره مسائل کشور و تضادهای بیانی و عملی به حدی است که صفت ناآگاهی مصداق درک و شعور این نویسنده است و حال یک نفهمیدن جدید در راستی‌آزمایی این صفت توفیق پیدا کرده است.

البته من تعمدا خود را از دریافت اطلاعات رسانه‌های بیگانه محروم کرده‌ام و برعکس بر رسانه‌های داخلی دقت کرده‌ام زیرا بر این باورم که در میان سخنان مسئولان و مندرجات رسانه‌ها هم اطلاعات لازم را می‌توان دریافت، درست مانند آنچه جمشید آموزگار در انتقاد از جمهوری اسلامی به بریده‌های متعدد روزنامه‌های داخلی استناد و آن را منتشر کرده بود.

از همین اطلاعات داخلی برخلاف مشاوری که مردم را به کلاشنیکف و لنگ و دمپایی تشویق کرده بود و برخی امام‌جمعه‌هایی که توصیه کردند مردم اشکنه بخورند و به جای تنعم از دنیا و شکایت از ناداری‌ها روزه‌گیری و نماز و استغاثه به درگاه خداوند داشته باشند، هرچند معلوم شد خودشان از فرط گرسنگی سنگ به شکم بسته‌اند، معتقدم که مسئولان اصلی جمهوری اسلامی واقعا در فکر برخوردارشدن مردم و گسترش سفره آنان و رفاه ایشان هستند، هرچند در این امر حتی به قیمت هدردادن منابع طبیعی و اصلی کشور توفیق چندانی نداشته‌اند. بنابراین بسیار عجیب است که ژئوپولیتیسین‌های نوظهور و همه‌دان چنین خط‌مشیی را برای کشور ترسیم می‌کنند. قویا معتقدم غربی‌ها و به‌خصوص اشغالگران قدس به‌خوبی بر این وافق هستند که بر فرض داشتن سلاح هسته‌ای، مسئولان ایرانی هم به‌واسطه علایق دینی و هم به واسطه شرایط انسانی و البته به دلایل واضح دیگر، هرگز اقدام به شلیک آن نخواهند کرد. بیشتر بر این باورم که آنها ما را با این هیاهو سرگرم کرده‌اند که کشور به‌تدریج از داخل تهی شود و توان مقاومت داخلی از دست برود، هم روند حرکت مادی جامعه ایران را در نظر دارند و هم تأثیر امواج سنگین تهاجم فرهنگی در سپهر سرزمین ایران را.

اگر کره شمالی با داشتن سلاح هسته‌ای می‌خواهد ادای پیشگیری از حمله را درآورد این کار را به قیمت محرومیت و حتی مسدودیت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مردم کشورش انجام داده؛ در حالی‌که ایران در 40 سال گذشته در داخل به غلط یا درست سیاست‌های لیبرالی و گسترش امکانات برای مردم (حداقل بخش وسیعی از مردم) را سرلوحه کار قرار داده است. به نظر می‌رسد بازی سلاح هسته‌ای را آنها بیشتر دوست دارند، چه اینکه مطمئن هستند همان‌طور که در پاکستان سلاح هسته‌ای نم کشیده، سلاح ایران هم چنین خواهد بود.

آنها به این دلیل سلاح هسته‌ای را به پاکستان تقدیم کردند که مطمئن هستند اگر حتی گروه‌های بنیادگرای وهابی که در پاکستان بیشترین فعالیت را دارند به حاکمیت برسند، پاکستان از آن استفاده نخواهد کرد. آیا عبدالقادرخان مسلمان خالص پاکستانی بوده یا مرتبط با آژانس‌های جاسوسی آمریکا؟ آنها تمایلات رفاه‌گرایانه، دیدگاه انسانی و علاقه حاکمیت ایران به مردم منطقه را به‌خوبی رصد کرده‌اند و از جانب ایران اطمینان دارند، اما با هیاهوی خود ایران را سرگرم چنین اموری کرده‌اند تا ایران از حفاظت داخلی سرزمینی، رشد فرهنگی جامعه و گسترش نفوذ معنوی در کشورهای مشابه، غافل شود.

معلوم نیست برخی فعالان سیاسی مدعی ارائه نظریه درباره ژئوپلیتیک ایران به کدام زاویه می‌اندیشند و معلوم می‌شود که اصولا با این کلمه ژست همه‌دانی به خود می‌گیرند زیرا ژئوپلیتیک بر قدرت سیاسی مرتبط با فضای جغرافیایی تکیه دارد. مثلا اگر کسی بخواهد درباره ژئوپلیتیک در سیاست‌های ایران نظر دهد، باید توانمندی دو هزار کیلومتر ساحل آبی، ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با 15 دولت همسایه، توانمندی در ایجاد مسیرهای حمل‌ونقل بین کشورها، امکان ایجاد مرکز هواپیمایی بین‌المللی در ایران و سایر امور مشابه را ذکر کند و اینها چه ربطی به توجیه سلاح هسته‌ای دارد؟

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904539

دیگر خبرها

  • چرا بعضی از چهره های سیاسی کشور ، استفاده از سلاح هسته ای را مطرح می کنند؟
  • عملکرد قابل قبولی از هیات نظارت مشاهده نشد
  • وزیر کشور: ادعای حمایت دولت از یک لیست سیاسی در انتخابات بداخلاقی است
  • رییسی مجامع جهانی را به یاری به ملت مظلوم غزه فراخواند
  • سخنگوی دولت: نگاه دولت در مسائل اقتصادی، سیاسی نیست / حجم صادرات و واردات افزایش داشته است
  • زاکانی: شما دختران آینده ایران را می‌سازید / رییسی: معتقدیم زنان هم باید محور خانواده باشند و هم در عرصه اجتماعی نقش‌آفرین باشند
  • بهادری جهرمی: نتیجه مدیریت اقتصادیِ سیاسیون رشد ۴۲ درصدی نقدینگی بود
  • عملکرد مطلوب صنعت گاز در عملیات برگشت‌پذیری زیرساخت و مدیریت بحران رسانه در حمله تروریستی
  • رئیس ستاد انتخابات کشور از خبرگزاری تسنیم بازدید کرد
  • بارزانی با رییسی دیدار کرد